شعله فریاد

من پنبه به گوش کرده بودم ناگاه آواز کسی شعله به گوشم بنهاد

شعله فریاد

من پنبه به گوش کرده بودم ناگاه آواز کسی شعله به گوشم بنهاد

شریعتی سیخی چند...۳!

عاشق زنده باد، مرده باد گفتن هستیم 

می میریم براش 

هر از گاهی هم فیلمون یاد هندستون می کنه 

باید سر یکی خالی کنیم 

می دونید که ترک عادت موجب مرض است 

گفتم عادت نه 

یاد یه خاطره افتادم از یه دوست 

می خواستم در تایید حرفام برای اینکه متهم به چیزی نشم 

مثلا سیاه نمایی

یا چیزای بد بد دیگه که می دونید

چند تا نمونه از تاریخ دور بیارم

مثلا از کی 

از خواجه رشیدالدین فضل اله بدبخت 

نمی شناسیدش احتمالا 

اما اگه می دونستید کی بوده و آخرش چه سرنوشتی داشته دلتون به حالش می سوخت و ایمان می آوردید به حرف های حقیر؛ حالا اجالتا یه فاتحه برای شادی روح اون مرحوم بفرستید 

جدی می گم آدم بزرگی بوده خیلی بزرگ حق داره گردن هممون

یا مثلا امیر کبیر 

اما اینا باشه برای بعد 

بریم سراغ همون خاطره 

آره این جوری بهتره ...

 اون دوستم می گفت: 

بابام هزار ماشالا سنشون زیاده 

بله می گفت: بابام گفتند من اون روزی که مردم صبحش می گفتند زنده باد مصدق و عصرش می گفتند مرگ بر مصدق رو به یاد دارم و به چشم خودم دیدم 

خوب ما توی تاریخ خوندیم ولی هنوزم هستند سندهای زنده که این مساله رو تایید می کنند. 

حالا بگذریم بعضی از این روشنفکرهای منحرف که به اندازه یه بزغاله هم فهم و شعور ندارند! گفتند این یه حس حسادته که تو وجود ما ایرانی ها هست! دوست داریم پای کسی که قدش از ما بلندتره رو اره کنیم! 

خاک بر سر بزغالشون! 

کجا این وصله ها به ملت ما می چسبه! 

اونا که بی ریشه و بی فرهنگ هستند- البته این اصطلاح ناموزون بی فرهنگ هم غلطه ولی خوب مصطلحه! همه میگن ما هم یکی مثل همه- گوجه فرنگی به هم پرتاب می کنند و به هم آب می پاشند ولی ما که با فرهنگیم چی؛ 

اون از شب چهارشنبه سوری مون که نارنجک و خمپاره60 به هم پرتاب می کنیم!

اونم از حالامون! که چرک و عفونت تو صورت هم می پاشیم و سم بوتولین تو وجود همدیگه تزریق می کنیم. 

بالاخره باید یه جوری تخلیه کنیم خودمونو! 

اینم یه راهشه! 

من فقط اینو می دونم که آدم های عادی حتی آدم های بزرگ نه اونقدر بی عیبند که تقدیس بشند نه اونقدر منحرف که تکفیر بشند، آدمند دیگه. 

دوستان آدم خاکستریه نه سفید سفید نه سیاه سیاه! 

مثل حر! 

بهترین شبیه به ما آدم ها حالا هر کی که هستیم؛ حر هست 

حر رو که می شناسید 

در نوسان بود بین خوب و بد؛ بین خیر و شر  

بین راه و بیراه 

بین صفر و صد 

انصاف 

تحمل 

صداقت 

یافت می نشود

گشته ایم ما!

نظرات 1 + ارسال نظر
الهه یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:46 ب.ظ http://www.kimiagaran.blogsky.com

مطلب خیلی قشنگی بود
تاجایی که تونستم مطالب وبت رو خوندم جالب بود
مخصوصا این یکی
موفق باشی

ممنون دوست عزیز
سر زدی
نظر دادی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد