در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
NA BABAAAAAAAAAAAAA
BAH BAH
آره بابا!!!
کمک کن! کمک کن تا کمک کنم که دیگه هیچ احمقی مثه من تو دنیا نباشه!
به قول خودت اینم حرفیه خوب....
واقعاً زیباست .
همواره موفق و شاد باشی .
به گوشت میرسد روزی
که من دیگر بسی دورم
و از من نیست پیغامی
نه تقدیرست مجبورم
در باره شعر که نباید چیزی گفت
زیبا زیبا زیبایی