گیر چی هستیم ما ... ۲

اون اسب عصاری بیچاره دور خودش می گرده از صبح تا شب آخرشم چون چشماش بسته بوده فکر می کنه چقدر راه رفته 

غافل از اینکه داشته درجا میزده خودش خبر نداره 

صدها ساله که همون دعوای معروف حیدری نعمتی هرروز به یه طریق سراغمون میاد  

یه عده میرن زیر بیرق یکی 

می گن فلانی آخرشه 

مرد میدون همینه 

اگه این باشه ایران که هیچ دنیا گلستونه 

دیگه مشکلی نیست که باقی نمونه! 


نمی دونید کیه و چیه 

فلانه و بهمانه 

اصلا اینا که چیزی نیست 

اون صاجب کشف و کراماته  

از هر انگشت مبارکش یه هنر تدبیر و درایت میریزه 

شما فقط دعا کنید اون بیاد 

اون باشه 

نذر کنید 

اگه بیاد چی میشه 

اگه باشه چی میشه 

یه عده دیگه که رفتن با علم یکی دیگه سینه چاک می دن 

می گن نه بابا 

اونی که شما می گید 

بی کفایته 

بی لیاقته 

مزدوره 

اصلا اینا که چیزی نیست 

دزد و جنایتکاره 

ولی در عوضش این که ما می گیم 

نمی دونید که 

اگه می شناختید 

هنوز از مادر زاییده نشده که بتونه بشناسدش 

شماها اصلا لیاقت ندارید 

گمراهید 

ناشکرید 

والا کفران نعمت نمی کردید 

این که ما میگیم کجا او که شما می گید کجا 

تفاوت ره از کجا تا به کجا! 

نه شما چشم بصیرت ندارید 

خدا عقلتونو زایل کرده 

باید برید استغفار کنید 

شما از درک مساله عاجزید 

این شخصیت ما همه دنیا رو انگشت کوچیکش می چرخه!!! 

ایران که چیزی نیست 

تازه بلکم بیشتر 

از کرات دیگه هم اومدن خدمتش عرض ارادت کنن!!! 

منتها چشم بصیرت می خواد که شما ندارید 

خلاصه 

یکی این می گه 

یکی اون میگه 

یه قپی این در می کنه 

یه خالی اون می بنده 

یه رجز این می خونه 

دوتا اون جواب می ده 

گاهی کار به کینه و دلخوری و دعوا مرافه و گاهی خون و خون ریزی هم می کشه 

باور کنید! 

یه مدت می گذره 

حالا هر دو طرف کلی دسته گل به آب دادن 

کلی گاف از هر کدومشون موجوده سندش هم هست 

اما خوب به روشون نمیارن که 

زیربار نمیرن که 

کوتاه نمیان که 

مبادا به غرورشون بربخوره 

مبادا به خیال خودشون دشمن شاد بشن 

حالا این دشمنی که تراشیدنو نباید شادش کنن کیه 

مثلا ده بالا یا پایینه 

این محله و اون محله هست 

این آبادی و آون آبادی 

این شهر و اون شهر 

یا این جناح و اون جناح 

مگه فرق می کنه 

همونه دیگه 

فقط مدرنیزه شده 

والا  

حرفا همون حرفا 

همون لجبازی های بچه گانه 

همون تحلیلهای آبکی  

همون مغزای فندقی که همه کاره میشن و آتیش بیار معرکه و صحنه گردان 

بهانه ها چی 

ببخشید همون دلایل متقن که مو لا درزش نمی ره چی

عوض میشه یا نه 

فقط ظاهرش رنگ عوض کرده 

چرخ زمانه می گرده 

همه چیو نشون میده 

محک تجربه به میون میاد 

هر دو طرف یا سه طرف یا هرچی طرفو میشونه سرجاشون 

اما مگه به رو خودشون میارن 

مگه درس میگیرن 

مگه عبرت میگیرن 

اصلا مگه باید درس گرفت 

عبرت گرفت 

مگه چی شده 

الکی بیکاری تو ام 

حوصله داری 

اصلا ببینم 

تو خودت کدوم طرفی هستی 

نفوذی این طرفی یا اون طرفی 

صبرکن ببینم 

خونه خاله کدوم بره 

از این بره یا از اون بره 

...... 

خونه ی خاله رو نمی دونم ولی 

راه ترکستان رو خوب بلدم

......