زندگی سگی می دونید یعنی چی؟
یعنی بلا تکلیفی
یعنی عاطل و باطل بودن
یعنی بی هدف روز و شب رو بهم رسوندن
یعنی ندونی کی صبح میشه
کی شب میشه
چرا داری ادامه میدی
با چه هدفی
که چی بشه
که کجا رو بگیری
بعدش میخواد چی بشه
حالا اگه اون بعد اتفاق افتاد
خوب میشه؟بد میشه؟
هیچی معلوم نیست
همه چی مبهمه
همه چی غبار آلوده
مثل دل آدما
زندگی سگی یعنی
بعد یه عمر درس خوندن خیر سرت
بفهمی چه حماقتی کردی
چه خریتی
نمی دونم که بوده گفته
حمافت حد و مرز نداره
هرکی گفته گل گفته
حرف حساب زده
حالا تو موندی و یه زندگی و عمر برباد رفته
تلف شده
و یه حسرت
حسرت لحظه لحظه هایی که دیگه بر نمی گرده
تموم شده رفته پی کارش
دیگه هیچی