شعله فریاد

من پنبه به گوش کرده بودم ناگاه آواز کسی شعله به گوشم بنهاد

شعله فریاد

من پنبه به گوش کرده بودم ناگاه آواز کسی شعله به گوشم بنهاد

کنتور ... ۱

حیف چشم که حروم کنی  

حیف عمر که تلفشون کنی 

حیف نون!! 

حیف نون گندم 

که چی 

که بخوری به این گرونی و خوبی نعمت خدا رو بکنی انرژی جون بگیری  

که چی بشه اونوقت 

که بشینی شمس العماره و چی چی نوازان نگاه کنی 

واه واه خدا به دور

این کنتور هم نعمتی هست برا خودش 

بله تعجب نکنید 

همین کنتور 

اگه کنتور نبود چطوری خیلی چیزا رو محاسبه می کردند 

مثلا آب، برق، گاز، تلفن!!! 

یا همین وبلاگ ها یا سایت ها که کنتور دارند که تعداد بازدید کنندشون معلوم بشه

ولی چه خوب میشود اگه به بعضی از این سریال های لوس و بی مزه تلویزونی هم کنتور ببندند 

همین چی چی نوازان هست چیه 

یه کنتور میکس کنند رو حرف های این پسره بهزاد 

کنتور برا اینکه پررویی و بی حیایی این بشر رو بشماره 

رو که نیست سنگ پاست!! 

حیا رو خورده بعدش پررویی و پوست کلفتی استفراغ کرده انگار  

مادره ۳۰ میلیون تومن نه ریال!! پول نقد جیرینگی گذاشته جلوش میگه بفرما فقط بگو برا چی میخوای 

ترش میکنه با اخم و تخم میگه اِ پس به من اعتماد ندارید چرا با من اینجوری حرف میزنید 

این پول حقمه تازه کمه چی فکر کردید

یا اون یکی همون رامین با اون بازی گندش که نمی دونم کی گفت این بره بشه بازیگر 

معلوم نیست داره میخنده، گریه میکنه، تعجب میکنه، مسخره بازی در میاره، ادا درمیاره، خودش همین شکلیه!!  

باید کنتور خالی بندی و آدم فروشی بهش بست 

تا سه بشماری عالم و آدم رو فروخته  

به چی فروحته به هیچی 

همیجوری 

مگه دلیل لازم داره 

اصلا مگه چیزی با عنوان منطق و دلیل تو برنامه های تلویزیون ما باید وجود داشته باشه 

یا تو اون سریال شمس العماره 

اونم چند تا کنتور لازم داره 

از همه مهمتر کنتور فیس و افاده برا لیلا 

طرف باید چند نفر بیان زیر بغلش رو بگیرند که منت بذاره به زمین که پاهای مبارکش رو روش قرار بده 

کی میره این همه راه های دور و دراز رو  

تازه این منت گذاشتن منحصر به زمین نیست که 

اون خواستگارهای بدبخت رو بگید که هر روز یکیشون باید منتر این مادمازل بشن 

اجزاء مختلف بدنش هم که هرکدوم منت میذارن سر بقیه!! 

سرش رو که میخواد بچرخونه دقت کنید 

یه بار حرکت آهستشو!! بینید  

چندین نقطه از سر و گردن و چشم و ابرو و گوش و لب و دهن و گلو  و همه و همه با هم منت سرهم میذارن تا این حرکت چرخش سر اتفاق بیفته اونم با چه ملاحتی!!

یا اون یکی دختره با اون زوزه کشیدن هاش از دور یه وقت برید گوش کنید 

زوزه ای میکشه ها!!

اسم اینم لابد طنز هست مثلا 

حتما حتما عمد وجود داره که توشون لااقل یه عاملی چیزی که رو اعصاب مخاطب راه بره وجود داشته باشه 

حالا البته نوع این راه رفتن فرق داره 

گاهی پیاده روی هست 

گاهی هروله!! 

گاهی یورتمه 

شلنگ تخته 

جفتک چارکش 

دو استقامت 

ولی سوخت و سوز نداره ها!!

حتما باید شخصیت ها کج و معوج باشند 

حتما باید اغراق در حد تهوع آور توش باشه 

ساختمون ها 

بازی ها 

دیالوگ ها 

فضاها همه چی 

اغراق 

اغراق  

بازم اغراق 

تکلف 

افاده ها که طبق طبق تا آسمون هفتم 

بد آموزی 

بد آموزی رو بگید 

طرف دیگه دروغ گفتن براش حکم نفس کشیدن داره  

مادره رفته خونه پسرش مثلا 

میپرسه زنت کو  

پسره تو چشم مادرش نگاه میکنه با خونسردی کامل 

میگه رفته خانه سالمندان دیدن مادرش 

میپرسه این موقع شب 

میگه آخه میدونید حال مادرش بد شد یهو بهش زنگ زدن که بیا 

میپرسه خوب چرا تو نرفتی 

میگه نمیشد فقط یه نفر رو اجازه میدن پیشش بمونه 

میگه خوب الان بهش زنگ می زنم احوال مادرشو بگیرم 

میگه نه نمیشه آخه موبایلشو جا گذاشه

راست راست راه میره دروغ میگه  

تو همین دیالوگ چندتا دروغ بود 

الله اعلم!! 

شما بگید 

من نمی دونم این تلویزیون ما اگه سریال نسازه میگن لالمونی گرفته  

همون یانگوم و جومونگ کره ای هارو بخره پخش کنه سنگین تر نیست 

والا همونا یه دقیقشون به هزار تا از این سریال های پوچ و مزخرف شرف داره 

اینا که یه پول سیاه هم نمیرزن 

به لعنت خدا هم نمیرزند 

کلیشه  

کلیشه 

کلیشه رو بگید 

یه سریال پیدا کنید که موضوع سوءظن یه زن به شوهرش توش نباشه 

اگه پیدا کردید به ما هم نشون بدید ...

نظرات 8 + ارسال نظر
مهدی جمعه 1 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:32 ب.ظ http://armageddon.blogsky.com

روزگاریست که نیستی من دلتنگم

روزگاریست کا با غربت و غم هم سنگم

روزگاریست که از دوری تو

با تب و تاب دلم میجنگم


سلام
از شعر قشنگتون ممنون

آسیه جمعه 1 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:46 ب.ظ http://neqzan.blogsky.com

سلام...من اومدم...
خوندم...مثل همیشه حالشو بردم...خواهر بزرگم هم مثل شما اصلا این سریالا رو نگاه نمیکنه ولی با یه نگاه که بندازه کلی انتقاد بهتون تحویل میده و آخرش میگه خودم باید برم یه فیلم بسازم تا اینا یاد بگیرن...منم قرار دستیار کارگردان بشم...شما هم بشید؟چی ؟خودتون انتخاب کنید.
برا پیامی که بران نوشتید فوق العاده سپاسگزارم

سلام
خوش آمدید
خوش تشریف آوردید
ممنون از ابراز لطفتون
منم از مطالب شما استفاده می کنم
کار درست رو خواهرتون انجام میدن و هرکی نمیشینه این سریالهای پوچ و بی محتوا رو نگاه کنه
کاش دیدن این سریالها فقط وقت آدم رو تلف میکرد
اما نه اعصاب آدم رو هم خورد میکنه
حال آدم رو هم بد میکنه
بله خدارو چه دیدید شاید من و شما هم یه روزی فیلم ساختیم
مگه اینایی که دارن بنجل تحویل مردم میدن کیند؟
فکرنکنم ما اگه فیلم بسازیم از اینا بدتربسازیم
موفق باشید

مرضیه طالبیان جمعه 1 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:27 ب.ظ http://neynavaz.blogsky.com

سلام مطلب جالبی بود اتفاقا من یه شعر راجع به گرونی نون دارم ؛کرامت نان؛
خیلی خوب بود
مانا باشید

سلام
ممنون
لطف کردید

محمد جمعه 1 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:20 ب.ظ http://hoviat.blogsky.com/

البته کل صدا و سیمای چمهوری اسلامی ایران کنتور میخواد
این مشکل کلی تلویزیون ماست ، زیاد نگران نباش همه سریالامونم اول و آخرش عشقولانه و ازدواج و آخرشم نتیجه بی سروتهی دستگیرت میشه .
به راحتی آخر فیلم رو میشه از اولش فهمید ..
راستی در مورد پیشنهادت موافقم .

سلام عزیز
ممنونم از شما
من شما رو لینک کردم به اسم هویت

مینا شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:15 ق.ظ http://nilofar.blogsky.com

سلام
انگار کار خوبه رو خودم انجام میدم
اصلا نگاه نمی کنم اگرم بر حسب اتفاق به خانواده نگاه کردم جریان حاضر غایب و دارم
من دو هفته خونه تنها بودم یه بارم تلوزیون و روشن نکردم اصلا نیازی به تلوزیون با حال ما نیست زندگی ما خودش به اندازه ی کافی فیلم و سریال و اکشن و بزن بزن و درام و عاشقانه و ... داره
اما اینو راست می گید به جای اینکه احترام به بزرگترا رو نشون بدن رو سر پدر و مادر پریدن و یاد میدن
به هر حال ...

ما قاصد نوریم و جهان پیماییم
ما قافله سالار ره فرداییم
هر روز سبو سبو زما بر گیرند
تا زود بخشکیم ولی دریاییم

یا حق.

سلام
بله کار عاقلانه رو شما انجام میدید
حیف چشم
حیف وقت
حیف اعصاب
حیف همه چی
بازم یه شعر قشنگ گذاشتید
ممنونم
متشکرم

خوده خوم یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:24 ب.ظ

چه دیالوگارم حفظ کرده!!!
من که نمیبینمشون
صد رحمت به فیلم هندی! (البته اه اه اه اه)
ما بیشتر از تلویزیون برای دکور استفاده میکنیم!

سلام
نه اتفاقا حافظم افتضاح هست
این تیکه هم از بس نابود بود تو ذهنم موند
البته به مدت چند ثانیه فقط !!
چون بلافاصله اومدم این مطلب رو نوشتم
شما هم کار درست رو انجام میدید
موفق باشید

سالی یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:46 ب.ظ http://salijigmal.blogsky.com

سلام
بابا خون خودتو کثیف نکن...پیر میشی
با تیکه ای که راجع به لیلا تو شمس العماره نوشتی خیلی حال کردم
و تیکه دروغ های بهزاد
خواستی سر بهم بزن
لینکت کردم
تیزبین انقد حرس نخور بابا:))

سلام عزیز
پیرشدم دیگه
کجاشو دیدی
از لطفتون ممنون
حتما سرمیزنم
و لینکتونم کردم
چشم دیگه نمیخورم!!

آشنا دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:39 ق.ظ

سلام
واقعا همینه
این که گفتن نداره
اصلا ارزش صحبت داره مگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد