شعله فریاد

من پنبه به گوش کرده بودم ناگاه آواز کسی شعله به گوشم بنهاد

شعله فریاد

من پنبه به گوش کرده بودم ناگاه آواز کسی شعله به گوشم بنهاد

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم 

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم 

              

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم 

به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم 

 

به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم 

نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم 

 

به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم 

ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم 

 

حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم 

جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم 

 

می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان 

مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم 

 

هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن 

و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است ..... 

ادامه مطلب ...

کار دنیا برعکسه

چی میشد کار این دنیا انقدر برعکس نبود  

کج و معوج نبود 

ادامه مطلب ...

دوره ارزانیست …

دوره ارزانیست …

شرف اینجا ارزان …

تن عریان ارزان …

آبرو، قیمت یک تکه نان ...

و دروغ از همه چیز ارزانتر … 

و چه تخفیف بزرگی خوردست ، قیمت انسان ها...!!

بدو بدو حراجش کردم .....آتیش زدم به مالم

از قدیم گفتن تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها 

بی خود که مردم حرف نمیزنن 

مگه دور از جون مریضن 

یا زبونم لال مرض دارن 

یا چشمم کور سادیسم دارن 

یا دندم نرم!! دشمنی دارن  

آره آره 

نه دیگه بگید 

تعارف نکنید 

راستی این ابوعلی سینا

ابوریحان چی 

خوارزمی چطور اون که دیگه حتما ...

مولوی رو یادم رفت 

آها 

همین چی بود اسمش نظامی 

یا اون یکی دیگه ... رودکی

اون که دیگه شکی توش نیست 

نه اون اصلا هیچ شک و شبهه ای نداره  

ادامه مطلب ...

تموم شد ...

اینم از ماه رمضان امسال که تموم شد 

حالا عمری باشه تا سال آینده 

و توفیق هم باید باشه 

..... 

غروب ماه خدا دیده شد 

صد حیف زین بساط که برچیده شد 

در این بهار رحمت و غفران و مغفرت 

خوشبخت آنکسی که بخشیده شد ... 

خوشبخت آنکسی که بخشیده شد ...  

 

انشاءالله همه ما آمرزیده شدیم ... 

صد شکر... صدحیف...

عید رمضان آمد و  

ماه رمضان رفت 

صدشکر که این آمد و  

صدحیف که آن رفت ... 

علی و حق الناس

هیچ فکر کردید چی شد که علی (ع) امیرالمومنین شد  
مولای متقیان، قسیم النار و الجنه چرا بهش گفتند  
و چرا وقتی ضربت خورد در شأنش گفتند "به خدا قسم ارکان هدایت فروریخت" ... 
این کسی که ارکان هدایت بود کی بود
از این حرفای کلیشه ای که زیاد شنیدم همه 
علی رو ما نمی تونیم توصیف کنیم 
ما به کنه مقام ایشون که هیچ به ظواهر کارهای ایشون هم پی نمی بریم 
ما .... کی باشیم که در این مورد قضاوت کنیم 
ما قنبر غلام حضرت علی رو هم نمی تونیم بشناسیم
از این حرفا که از بس گفتیم و شنیدیم اثر خودشون رو از دست دادند که هیچ به ضد خودشون هم تبدیل شدند 
حکم تخدیر رو پیدا کردند که هی بگیم و بشنویم 
بازم بگیم و بشنویم 
اه و اوه بکشیم و سر تکون بدیم 
بازم 
ناله و افسوس 
بازم بگیم و بشنویم 
که بازم بگیم و بشنویم 
همین و همین و همین 
ادامه مطلب ...

نیایش

چقدر بعضی از گفته ها و نوشته ها عمیقند به هزار سطر تحلیل و تفسیر میرزند. 

همیشه تازگی دارند. 

چون از دل بر اومدند. 

از سر صدق و صفا به زبون اومدند.

چون از سر درد بیان شدند. 

چون از یک روح بزرگ بیرون تراویدند. 

چون به نیاز جامعه توجه می دند. 

و چون با بصیرت و شناخت عمیق توأم شدند.

فقط به این جملات که در قالب یک نیایش بیان شدند دقت کنید... 

ادامه مطلب ...

شریعتی سیخی چند...۳!

عاشق زنده باد، مرده باد گفتن هستیم 

می میریم براش 

هر از گاهی هم فیلمون یاد هندستون می کنه 

باید سر یکی خالی کنیم 

می دونید که ترک عادت موجب مرض است 

گفتم عادت نه 

یاد یه خاطره افتادم از یه دوست 

می خواستم در تایید حرفام برای اینکه متهم به چیزی نشم 

مثلا سیاه نمایی

یا چیزای بد بد دیگه که می دونید

چند تا نمونه از تاریخ دور بیارم

ادامه مطلب ...